خشونت خانگی چیست؟ راههای مقابله با آن کدامند؟
خشونت معمولاً بازتابی از پائین بودن سطح تحمل افراد جامعه، احساس پرخاشگری و آسیب روانی است.
![](https://www.ree-raa.ir/wp-content/uploads/2020/09/domestic-violence-types-4.jpg?v=1692581764)
- خشونت در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی و در بین هر دو جنس زن و مرد دیده می شود.
- خشونت خانگی زمینه ساز پیدایش اختلال های روانی مختلف می شوند.
- زنان نسبت به مردان بیشتر مستعد پذیرش خشونت هستند.
خشونت خانگی به معنی رفتار خشونت آمیز و سلطه گرانه یک عضو خانواده علیه عضو یا اعضای ديگر همان خانواده است.
خشونت خانگی ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد، اما معمولا این مشکل نایده گرفته میشود یا حتی افراد آن را انکار میکنند.
این سوءاستفاده محدود به قشر خاصی هم نمیشود؛ و قربانیهای آن ممکن است در هر سنوسال، با هر جنسیت و در وضعیتهای اقتصادی مختلفی باشند.
آزار و اذیت و خشونت خانگی فقط و فقط یک قصد دارند و آن هم به دست آوردن و حفظ سلطهٔ کامل بر دیگری است.
طبق مطالعه های جامعه شناسی، مقصود اصلی خشونت خانگی کودکان خردسال هستند. دومین نوع خشونت رایج در خانواده، خشونت علیه زنان است.
آزار و اذیت و خشونت خانگی چیست؟
وقتی از آزار و اذیت صحبت میکنیم، خیلیها به خشونت خانگی فکر میکنند، اما آزار و اذیت شامل هرگونه اقدامی است که فردی در رابطهٔ صمیمانه یا ازدواج خود، و بهمنظور تسلط و کنترل بر دیگری انجام میدهد.
آزار و اذیت و خشونت خانگی فقط و فقط یک قصد دارند و آن هم به دست آوردن و حفظ سلطهٔ کامل بر دیگری است.
فرد آزاردهنده «جوانمردانه بازی نمیکند». او از ایجاد احساس ترس، گناه، شرمندگی و ارعاب، برای کوچک کردن طرف مقابل و تسلط بر وی بهره میگیرد.
خشونت داخل خانواده بازتاب الگوهای کلی تر رفتار خشن است. بسياري از مردانی که زنان و کودکانشان را از نظر فیزیکی مورد تجاوز قرار میدهند ، سابقه خشونت در زمینه های ديگر را هم دارند.
پذیرش فرهنگی شکل هایی از خشونت خانگی مثل تنبيه بدني از عواملی است که ميزان خشونت خانگی را افزایش می دهد.
در خشونت خانگی هم زنان امکان دارد قربانی باشند، و هم مردان. برای این که کسی که خشونت و بدرفتاری را اعمال می کند امکان دارد هم زن باشد، و هم مرد.
در خشونت خانگی اغلب زنان هستند که درگیر خشونت خانگی از طرف اعضای مرد خانواده خویش هستند.
متأسفانه خشونت خانگی و توضیح آن آن قدر ساده نیست؛ برای این که به غیر از وجود آن بین زنان و مردان ، خشونت میتواند بر کودکان، والدین و سالمندان هم تحمیل گردد.
انواع خشونت خانگی
آزارواذیت خانگی اغلب از تهدید و توهین زبانی آغاز شده و به خشونت کشیده میشود.
آسیبهای جسمی بارزترین خطر آشکار آزار و اذیت خانگی هستند، اما عواقب عاطفی و روانی آنها هم شدید هستند.
روابط عاطفی برمبنای سوءاستفاده، ممکن است عزت نفس را از بین ببرند، منجر به اضطراب و افسردگی شوند و کاری کند که فرد احساس تنهایی و درماندگی کند.
هیچکس نباید چنین عذابی را تحمل کند و نخستین قدم برای رهایی از آن، اذعان به وجود این سوءاستفاده در رابطه است.
خشونت فیزیکی
شاید پرخطر ترین نوع خشونت خانگی، ضرب و شتم مهاجم باشد.
اعمالی مانند مشت زدن، لگد زدن، گاز گرفتن، هل دادن، خفه کردن، زخم کردن، غرق کردن، کشیدن مو، سوزاندن و حتی تهدید به حمله فیزیکی از جمله این خشونت هاست.
قطع کردن نیازهای فیزیکی مانند تغذیه، بهداشت، کمک به درمان جراحت یا بیماری و زندانی کردن هم از خشونت های فیزیکی شمرده می شود.
پرتاب اشیاء، شکستن و آسیب زدن به وسیله های منزل و حتی آسیب زدن به حیوانات خانگی هم از این جمله است.
در این موارد لازم است که اقدامات فوري از طريق مراکز و منابع حمایتی صورت گیرد تا از اسیب های جدّي پيشگيري شود.
خشونت روانی
این نوع خشونت به معنای هر نوع رفتار و گفتار خشنی است که سلامت روانی شخص را با خطر مواجه می نماید.
ازجمله: انتقاد ناروا، تمسخر، توهین، تهدید به ازدواج مجدد ، تهدید به طلاق، اعمال مالکيت، عدم اجازه خروج از خانه، تهدید به بچه دزدی، تهدید به تخریب دارایی، متلک گویی و اجبار به دیدن تصاویر و صحنه های خلاف عفت.
خشونت جنسی
خشونت جنسی به معنای هر نوع رفتار جنسی خشنی است که از روی قصد و نیت توأم با زور و بی رضایتی و یا اکراه و یا بيميلي و یا بیرون از ارتباطات متعارف بین دو جنس مخالف به تهدید و صدمه جنسی انجام شود.
مصادیق آن عبارتند از تجاوز به عنف، آزار جنسي و مزاحمت و تماس بدنی، ختنه دختران، بارداری اجباری، اجبار به روابط جنسی غیر طبیعی، اجبار به روابط جنسی در زمان قاعدگی و بیماری.
خشونت اقتصادی
خشونت اقتصادی یعنی رفتاری خشن در امور مربوط به اشتغال، اقتصاد، دارایی که شخص را تحت فشار و آزار و تبعیض قرار می دهدک مثل عدم پرداخت نفقه، بخل و کنترل وسواسگرانه مخارج خانه، دریافت اجباری حقوق همسر، تبعیضات و نابرابری های اقتصادی.
خشونت معمولاً بازتابی از پائین بودن سطح تحمل افراد جامعه، احساس پرخاشگری و آسیب روانی است.
افرادی که در بچگی در معرض انواع خشونت قرار گرفته اند، افردی که اعتماد به نفس پایینی دارند، برای خود احترام و ارزش مخصوصى قائل نیستند و یا افرادی که خلق افسرده ای دارند، انواع خشونت را نسبت به خود بیشتر تحمل می کنند.
زنان نسبت به مردان بیشتر مستعد پذیرش خشونت هستند.
خشونت در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی و در بین هر دو جنس زن و مرد دیده می شود ولی زنان نسبت به مردان بیشتر مستعد پذیرش خشونت هستند و در گروه های آسیب پذیر ناشی از خشونت بیشتر دیده می شوند.
این مسأله متأثر از دلایل و عوامل مختلفی است:
از جمله عوامل روانشناختی مؤثر در خصوص اعمال خشونت علیه زنان، عزت نفس پائین، درماندگی آموخته شده، دلبستگی اضطرابی، امید به بهبود شرایط در آينده، ترس از تنهایی، وابستگی عاطفی به همسر و پذیرش خشونت با هدف حمایت از فرزندان است.
دسته دیگری از این عوامل شامل عدم پذیرش از طرف خانواده پدری، سرزنش ها و تحقیرهای خانواده، عدم حمایت و طرد شدن از طرف خانواده، وابستگی اقتصادی به همسر و نداشتن شغل مطلوب است.
همینطور بعضی از بازدارنده های اجتماعی مثل حفظ آبروی اجتماعی و ترس از تضعیف جایگاه اجتماعی و یا برچسب های جامعه سبب می شود، زنان بیشتر در معرض این نوع آسیب ها قرار بگیرند.
اثرات روان شناختی خشونت خانگی چیست؟
خشونت خانگی زمینه ساز پیدایش اختلال های روانی مختلف می شوند.
از آن جایی که شخص در محیطی ناسالم به زندگی خویش ادامه می دهد؛ درمان اختلال های روانی بسیار دشوار خواهد بود. همچنین افردی که قربانی خشونت خانگی هستند ممکن است که تبدیل به یک آزارگر شوند.
برای نمونه کودکی که سالها قربانی خشونت خانگی شده است، ممکن است بعد از ازدواج و صاحب فرزند شدن، فرزندش را مورد آزار و خشونت قرار دهد. این وضعیت میتواند به یک چرخهٔ دنباله دار تبدیل شود.
بعضی از اختلال های روان شناختی که ممکن است اشخاص در نتیجهٔ خشونت خانگی به آن دچار شوند عبارتند از:
- اختلال افسردگی و دوقطبی
- استرس حاد و استرس بعد از سانحه
- اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر
- پنیک اتک
- اعتیاد
- اختلال های شخصیت
- خودکشی
چنانچه مشکوک به سوءاستفاده یا خشونت خانگی یکی از اطرافیان تان هستید، به کمک وی بیایید.
بایدها و نبایدها در برخورد با فرد قربانی
در مواجهه با فرد قربانی خشونت خانگی این کارها را نباید بکنید:
- صبر نکنید تا وی پیش قدم بشود
- او را قضاوت و نکوهش نکنید
- به او فشار نیاورید
- او را نصیحت نکنید
- برای حمایت های خویش شرط نگذارید
برای کمک به فرد قربانی این کارها را باید بکنید:
- سوال کنید آیا مشکلی دارد
- نگرانی خود را ابراز کنید
- گوش کنید و وی را تائید کنید
- پیشنهاد کمک بدهید
- از تصمیم های او حمایت کنید
با خشونت خانگی چه کنیم؟
کسانی که در معرض خشونت خانگی قرار می گیرند معمولاً با این فکر که اوضاع بدتر نشود، از آن صحبتی نمی کنند. زنان به علت ترس از طلاق، معمولاً به طرف شکایت کردن یا در خواست حمایت نمی روند.
به علت این که خشونت خانگی تنها خشونت فیزیکی تلقی شده و از طريق پزشک قانونی قابل تائید است، برای حل انواع ديگر خشونت معمولاً تدبیری اندیشیده نمی شود و اثبات آن سخت است.
ولی در پایان مسأله ترس از آبرو، ترس از فروپاشی زندگی، ترس از طلاق و ترس از آينده فرزندان طلاق اصلی ترین دلایلی است که اشخاص در مقابل خشونت خانگی سکوت می کنند و تلاش در کنار امدن با آن دارند.
باید بدانید که برای درمان خشونت خانگی بهترین راه استفاده از جلسات مشاوره روانشناسی و مشاوره گرفتن از یک شخص متخصص در زمینه مشاوره خانواده است.